سلام
با هنر نمایی اقای مهدویان در شبکه سه، افرادی نیز پیدا شده اند که با دامن زدن به این مباحث ، ابیاتی را به کار می برند تا ثابت کنند فردوسی در شاهنامه ن را تحقیر کرده است .
جایگاه والای زن در شاهنامه فردوسی غیر قابل انکار است.
چندین زن معروف در شاهنامه به نقش آفرینی پرداختهاند که از آن جمله اند :
آرزو، آزاده، آزرمیدخت، ارنواز، اسپنوی، بانوی گازر، بانوی گردوی، بانوی مهبود، پور اندخت، تهمینه
جای دریغ است که بسیاری از ما ایرانیان، نمونه ی درخشانی همچون شاهنامه را ژرف نمی کاویم و در رویکرد به متن ِ آن، هر چاپی را که به دستمان بیفتد، ساده نگرانه و زودباورانه، رونوشت بی کم و کاستی از دست نوشتِ شاعر می انگاریم و هر یاوه و هذیانی را که رونویسان این اثر بزرگ در درای ِسده های پشت سر بر آن افزوده باشند، به سراینده نسبت می دهیم و بر پایه ی آن ها بر کرسی داوری می نشینیم و بانگ برمی آوریم که فردوسی چُنین گفت و چُنان سرود !
آنچه که عیان است این است که هرگونه بحث و داوری درباره ی درونمایه و داده های شاهنامه در هر زمینه ای و از جمله زمینه ی پایگاه زن، تنها با استناد به ویراسته ترین متن نشریافته ی این حماسه، می تواند اعتباری نسبی داشته باشد.
ساختار متن شاهنامه ی فردوسی از قرن نوزدهم میلادی تا کنون، موضوع پژوهش و شناخت شمار زیادی از دانشوران غربی و ایرانی بوده و ویرایش های گوناگونی از آن در بمبئی، کلکته، پاریس، مسکو، تهران و نیویورک چاپ و پخش شده. اعتبار هریک از این ویرایش ها را می توان با شمار افزون تر و کهن بودگی هرچه بیشتر ِدست نوشت های پشتوانه ی آن از یک سو و میزان شایستگی دانشی و پژوهشی ویراستار یا ویراستاران ِ آن از سوی ِدیگر، ارزیابید و به گونه ای باز هم نسبی و احتیاط آمیز پذیرفت.
پس در کار ِشاهنامه خوانی و شاهنامه پژوهی و کاوش در هزارتوهای آن - به گفته ی سهراب سپهری - چشم ها را باید شست / طور ِدیگر باید دید !» هنگام آن رسیده است که همه ی ساده انگاری ها و برون نگری های هزاره ی پشت سر را در رویکردِ به شاهنامه، کنار بگذاریم و با چشمانی ژرف کاو و به سخن ِنیما - بینایی ی ِ فوق ِ بینایی ها»، از لایه ی بیرونی و پدیدار ِآن بگذریم و ژرفْ ساختِ آن را با همه ی بُعدهای ناشناخته اش بنگریم.
در گفتگویی که بین گردیه( خواهر بهرام چوبین) و بهرام چوبین صورت می پذیرد گردیه با صفاتی چنین توسط فردوسی حکیم توصیف می شود:
همی گفت هر کس که این پاک زن
چه نیکو سخن گفت بر انجمن
تو گفتی که گفتارش از دفترست
ز دانش بجا، سب او برتر است
در داستان بهمن، در توصیف همای(دختر بهمن) چنین آمده است:
یکی دخترش بود نامش همای
هنرمند و با دانش و پاکرای
همی خواندندی ورا چهرزاد
ز گیتی به دیدار او بود شاد
سخن بنده این است اگر ابیات الحاقی را بیان می کنیم ، بیاییم این ابیات هم بگویم و در حق فردوسی حکیم ، انصاف را رعایت کنیم
بی تردید پیرامون جایگاه زن در شاهنامه فردوسی، گفتنی بسیار است و در این گفتار و مبحث میدان سخن باز و وسعت تحقیق گشاده است.
با احترام
درباره این سایت